چگونه با استفاده از مهندسی معکوس، شماتیک یک مدار را بسازیم
چگونه با استفاده از مهندسی معکوس، شماتیک یک مدار را بسازیم
این پروژه حاصل نیاز به تعمیر یک قطعه الکترونیکی بدون دسترسی به شماتیک مدار است. این روند در عین حال که بسیار طولانی و خسته کننده بود، فواید بسیار و ارزشمندی را نیز به همراه داشت.
مراحلی که در اینجا به آنها پرداخته شده، مراحل دقیقی نیستند و شما بدون شک راه و روش مخصوص خودتان را پیدا خواهید کرد که با توجه به انواع مدارها و بردها می تواند مؤثرتر باشد. البته، من باور دارم که روند اساسی برای بسیاری از بردهایی که برای طراحی دستی بیش از حد پیچیده اند، درست است. بدون نیاز به ابداع روشی جدید کارها سریع تر انجام می گیرند.
برای مدارهای ساده، احتمالاً بهتر است که مداد و کاغذ برای طراحی مدار در صفحه ای مربع شکل استفاده، قطعات را با نشانه های خود جایگزین و تغییر خطوط عبوری برای جلوگیری از برخورد با قطعات استفاده کرد.
برای مدارهای پیچیده، گم کردن محل خود با استفاده از روش گفته شده بسیار محتمل است. مرحله بعدی پیچیدگی از یک مدار ساده و قابل طراحی، نمونه مناسبی برای روش های گفته شده در ۱۶ گام این آموزش است.
در مراحل بالاتر پیچیدگی، مانند مدار نشان داده شده در این پروژه، متوجه شدم که تعداد راه ها و قطعات برای رسم دستی بسیار زیاد است و استفاده از روش طراحی گفته شده برای این مدار چندان قابل اعتماد نیست. بخشی از این روش حاصل عکس هایی است که من در شرایط نوری نامناسب و جزییات کم گرفتم. عکس های بهتر به معنای کار کمتر است.
تمام ویرایش ها با استفاده از لپ تاپی با سیستم عامل لینوکس انجام شده است. نسخه ویندوز نرم افزارهای اصلی (Gimp، Inkscape، Autotrace و Dia) موجود است، اما من مطمئن نیستم نسخه ویندوز برنامه Pstoedit وجود دارد یا نه. این برنامه برای یک مرحله اضافه لازم است (نسخه ویندوز این برنامه وجود دارد).
همچنین من در نتیجه این تحقیق متوجه شدم که تِرَک هایی کاملاً مخفی نیز وجود دارد، در طراحی من ترانزیستوری وجود دارد که پایه آن به ظاهر متصل نشده است، اما من نمی توانم سوراخ یا اتصالی برای آن پیدا کنم. حدس می زنم که آن به شکلی مخفی شده است.
بعد از ساخت دیاگرام، من با استفاده از آن توانستم بخش مشکل دار مشکوک را پیدا کنم.
نکته: از زمان نوشتن این آموزش من متوجه شدم که چیزهایی به عنوان Blind vias وجود دارند، محل هایی که سوراخ تا وسط PCB عمق دارد از طریق یک لایه درونی متصل شده است. به نظر می رسد که مداری که من روی آن کار کرده ام از این لایه استفاده می کرده است. من معتقدم که این اتصالات متأسفانه در خود SMD پدها قرار دارند؛ پس کشف این اتصالات بدون بازکردن لحیم کاری مدار غیرممکن است. پس اگر شماتیک شما به نظر ناقص می رسید، این می تواند علت باشد.
گام اول: وسایل و تجهیزات
شما با استفاده از عکس ها کار خواهید کرد و به تعدادی نرم افزار نیاز دارید.
شما به اقلام زیر هم نیاز دارید:
- یک دوربین خوب، ترجیحاً به همراه تریپاد.
- نورپردازی مناسب (عکس بدون نورپردازی مناسب کارهای اضافه بسیاری به همراه دارد). همراه داشتن فلاش می تواند بسیار مؤثر باشد.
- دسترسی به اینترنت برای جست وجوی قطعات.
- یک عدد مولتی متر؛ ضروری نیست اما می تواند کاربردی باشد (بستگی دارد که شما با چه دقتی بخواهید عملکرد مدار را اندازه گیری کنید، اگر با SMD ها سروکار دارید، توانایی اندازه گیری ظرفیت می تواند کاربردی باشد).
- یک ذره بین قوی (شما نیاز دارید اطلاعاتی که نمی توانید از عکس به دست بیاورید را با استفاده از ذره بین بررسی کنید).
- یک نرم افزار ویرایش عکس- من از Gimp استفاده می کنم که رایگان است و این آموزش نیز بر اساس همین برنامه نوشته شده است. همچنین من از Vector program و Inkscape برای پاک کردن خطوط استفاده می کنم.
- برنامه ای برای تبدیل عکس به طراحی خطی Vector. من از Autotrace استفاده می کنم که رایگان است. من Autotrace را به این دلیل انتخاب کردم که گزینه Center-Line دارد. این گزینه طراحی شده که متن درون عکس را جدا کند و برای این کار ایده آل است. البته Autotrace بیش از حد جزییات برمی دارد و برای پاک کردن های معمول مناسب نیست.
- نرم افزاری برای دستکاری وکتور ها. من از Inkscape استفاده می کنم که رایگان است و این آموزش نیز بر اساس این برنامه است.
- نرم افزاری برای دستکاری طرحها. من از Dia استفاده می کنم که رایگان است و مجموعه ای عالی از نشانه های قطعات را همراه دارد.
- در نسخه فعلی Dia مشکلی برای وارد کردن فایل های svg دارد و یک برنامه میانجی، Pstoedit لازم است.
- یک تبلت گرافیکی بزرگ کمک بسیاری است، بخصوص برای ردیابی دستی برخی از مسیرها.
- وقت و صبر بسیار…
یادداشتی در مورد پیداکردن داده ها در اینترنت
انتشار گسترده اطلاعات و مشخصات قطعات در اینترنت بسیار فوق العاده است اما این اطلاعات همیشه کامل یا واضح نیست و شما باید اطلاعات و مشخصات دستگاه مورد نظر را کامل بررسی کنید تا مطمئن شوید که این، همان قطعه موردنظر شماست. برای مثال، در مداری که من برای این آموزش استفاده کردم، چیپ ۸ پینی به نام ۷۱۰۱ وجود دارد. من اطلاعات مربوط به یک opto-isolator، op-amp، رگولاتور ولتاژ و دستگاه های دیگری را پیدا کردم پیش از آن متوجه شدم که این، قطعاً یک مبدل DC/DC است، این به کمک شیوه اتصال یک سلف در مدار این مثال تائید شده است. قطعات SMD دارای علامت هایی هستند که ممکن است شباهتی با شماره آن ها نداشته باشد.
گام دوم: گرفتن عکس ها
مدار را تمیز کنید، یا حداقل با استفاده از یک قلم مو آن را تمیز کنید. هر گونه کثیفی، مو و… لازم است که در ویرایشگر عکس شما حذف شود، اگر همان اول پاک نشود و اگر تعداد آن ها زیاد باشد این روند بسیار وقت گیر خواهد بود.
اگر یک تریپاد دارید و می توانید نورپردازی را کنترل کنید، همه چیز را تنظیم کنید. همچنین با توجه به مدار مورد نظر، بهتر است که عکس از فاصله نزدیک باشد. از پس زمینه ای ساده استفاده کنید که تفاوت رنگی کافی با مدار را داشته باشد.
تجهیزات را به گونه ای بچینید که در عکس زاویه دار نباشند یا حداقل زاویه را داشته باشند. فریم را تا حد امکان پر کنید. در صورت امکان از حالت RAW استفاده و در غیر این صورت بالاترین کیفیت عکاسی را انتخاب کنید. از دو طرف مدار عکس بگیرید و مطمئن شوید که مسیرها در فوکوس قرار دارند. شاید بهتر باشد که از بخش های مختلف مدار به صورت جداگانه عکس گرفته شود و هر دفعه روی یک بخش کار انجام شود.
چند عکس با تنظیمات مختلف بگیرید تا بتوانید بهترین را انتخاب کنید.
اگر یک دوربین دیجیتالی ندارید، باید عکس هایتان را اسکن کنید (با بالاترین کیفیت ممکن).
گام سوم: تمیز کردن عکس ها
یک پوشه برای پروژه بسازید (من پوشه را به اسم همان دستگاهی که مشغول بر روی آن هستم نام گذاری می کنم)، تمام عکس ها را درون آن بگذارید و آن هایی که می خواهید استفاده کنید را درون یک پوشه دیگر قرار دهید-من نام این پوشه را working می گذارم.
با بخش لحیم شده مدار شروع می کنیم (هرچند برای SMD ها، لحیم چندانی وجود ندارد.) تصویر را در Gimp باز کنید و با نامی مناسب ذخیره کنید، برای مثال solder-side-clean.xcf
تصویر را با بخش قطعات هماهنگ کنید.
یک راهنمای عمودی بسازید. اگر مدار دارای سطح زمینه است، آن ها را باهم مطابقت دهید، در غیر این صورت از یک لبه مدار استفاده کنید. عکس را کمی بچرخانید تا مدار یا سطح زمینه با هم کاملاً مطابقت پیدا کنند.
یک راهنمای عمودی دیگر یا چند راهنمای افقی ایجاد کنید و با گوشه های دیگر مدار مطابقت دهید. از perspective tool استفاده کنید (toolbox سمت راست، ابزار سوم از بالا) و بر روی هر گوشه از مدار که نیاز دارید روی خط کلیک کنید و آن ها را بکشید تا سایر لبه ها نیز موازی با راهنماها شوند.
انتخابی مستطیلی روی مدار انجام دهید، آن را معکوس و delete را فشار دهید. این، پس زمینه را پاک می کند. هرگونه عامل حواس پرتی را مانند طراحی کانکتورها را انتخاب و حذف کنید. از ابزار انتخاب فازی برای این کارها استفاده نکنید، فقط از مستطیل و eclipse tool استفاده کنید.
از هرگونه اثر باقی مانده با استفاده از Clone و Blur tool خلاص شوید. برای استفاده از Clone tools در برنامه Gimp بعد از کلیک کردن روی بخشی که می خواهید از آن کلون کنید، دکمه ctrl را فشار دهید. یک راه مناسب برای مسیرهای عمودی و افقی PCB قرار دادن یک راهنما در جایی که می خواهید از آن و به آن کلون بگیرید است. Clone tool به راهنما می چسبد. اگر مسیرها در زاویه ۴۵ درجه تنظیم شده اند لایه را به اندازه ۴۵ درجه بچرخانید (toolbox، ردیف سوم، ابزار سوم) و شما می توانید از راهنماهای عمودی و افقی دوباره استفاده کنید. (شما ممکن است نیاز به بزرگ کردن بوم[۱] داشته باشید تا به اندازه تصویر برسید) مدار را ۴۵- درجه بچرخانید تا آن را به حالت قبلی برگردانید. از این روش برای زاویه های دیگر نیز می توانید استفاده کنید.
هم اکنون شما تصویری تمیز و خوب برای کار در اختیار دارید. از این به بعد ایده اصلی این است که شما تصویری پر از جزییات در اختیار دارید که بسیار از آن ها را نمی خواهید. جزییاتی که مورد نیاز شما هستند باید جدا شده و در جای دیگری مخفیانه نگه داری شوند. گام های بعدی روی دو ایده تمرکز دارند.
قبل از آنکه ادامه بدهیم، خوب است که تصویر را با فرمت PNG ذخیره و در Inkscape باز کنیم. روی تصویر برای انتخاب آن کلیک کنید، سپس به Path > Trace Bitmap بروید و تمام روش های موجود را آزمایش کنید و اگر می شود، عکسی بگیرید که لبه های مسیرها صاف باشند. اگر نیست حداقل شما ایده مناسبی از آنچه با آن سروکار دارید پیدا می کنید. اگر یک تصویر تمیز گرفتید، از آن به جای تصویر اولیه استفاده کنید. البته شما هنوز هم نیاز به برداشتن سوراخ ها و حذف سطح زمینه ها و بستر دارد، ولی این برای کار به علت صاف بودن لبه مسیرها، بسیار بهتر و آسان تر است.
لایه جدیدی ایجاد و از فعال بودن آن اطمینان حاصل کنید. این لایه علامت های هم ترازی شما را شامل می شود. به دلیل جدا بودن این لایه، کپی کردن آن بر روی لایه های دیگر بسیار آسان تر خواهد بود.
مرزها را روی گوشه های مدار بگذارید تا تراز کردن آن ها آسان تر باشد. برای انجام این کار، یک انتخاب مربعی روی هر گوشه بگذارید، سپس، یک انتخاب مربعی دیگر به همان اندازه که کمی به داخل حرکت کرده است بسازید (با استفاده از حالت subtract). انتخاب را با استفاده از bucket fill پر کنید. من این کار را نکردم و متوجه شدم که ترازها بدون گوشه ها می توانند گمراه کننده باشند. شما می توانید از هر علامت هم ترازی ای که دوست دارید استفاده کنید، گوشه ها تنها چیزهایی هستند که من به آن ها فکر کردم.
گام چهارم: نجات حفره ها
شما نیاز دارید که تصویری از پد حفره ها/لحیم ها در درون مدار داشته باشید تا تصاویر مختلف را با هم تراز کنید و همچنین بتوانید آن ها را بعد از حذف حفره ها تشخیص دهید. این بسیار مهم است اگر شما چند عکس از بخش های مدار داشته باشید.
بسته به نوع مدار، شما ممکن است مجبور به پیدا کردن تکنیک متفاوتی باشید که برایتان کار کند.
احتمالاً رنگ کردن آن ها از همه ساده تر است. یک لایه شفاف ایجاد کنید (Layer > New Layer) و مطمئن شوید که فعال است. یک قلم مو به اندازه پدها انتخاب کنید و بر روی هرکدام با هر رنگی که دوست دارید، نقطه بگذارید.
اگر پدها بر روی یک مدار سبز مسی رنگ هستند، مانند مثال، channels dialogue را باز و کانال های سبز و آبی را خاموش کنید. با کمی خوش شانسی فقط پدها باقی می مانند. اگر نه شما کمی کار بیشتر پیش رو دارید (پاراگراف بعدی را بخوانید). به Layer > New from Visible بروید. کانال-های آبی و سبز را دوباره فعال کنید. لایه جدید بسازید و آن را با قرمز پر کنید و حالت لایه قرمز را به تنها تاریک تغییر دهید. شاید لازم باشد که شما این روند را با لایه قرمز دیگری تکرار کنید. هر لایه ای که دیگر استفاده نمی کنید را حذف کنید، مانند لایه های قرمز و New from Visible اول اگر بیش از یکی درست کرده اید.
اگر خاموش کردن کانال های آبی و سبز حفره ها و پدها را به اندازه کافی واضح نکرد، به colours > components > decompose… و HSV را انتخاب و تائید کنید. زمانی که عکس جدید پدیدار شد، لایه Hue را کپی کنید و آن را به عنوان یک لایه جدید (edit > paste as > new layer) در تصویری که روی آن کار می کنید، قرار دهید. این باید لایه بالایی باشد. حالت آن را روی subtract تنظیم کنید. با کمی شانس، حفره ها باید کاملاً واضح (ولی کمی تاریک) باشند. روند بالا را ادامه دهید. نتایج دقیق بر اساس مداری که روی آن کار می کنید متفاوت است. اگر hue برای شما کار نکرد از حالت ها یا لایه های مختلف decompose استفاده کنید.
با فعال بودن لایه New from Visible از ابزار انتخاب بر اساس رنگ برای انتخاب پدها استفاده (toolbox، ردیف دوم، دومی از راست) و اگر لازم بود آستانه را تنظیم کنید. انتخاب را کپی کنید. لایه شفاف جدیدی بسازید، آن را فعال کنید و انتخاب را آنجا قرار دهید (شما نیاز دارید که در پنجره لایه ها انتخاب شناور را محکم کنید). هم اکنون شما می توانید همه چیز را به غیر از لایه های پدها و حفره ها را حذف کنید.
اگر این روش برای شما خوب کار نکرد، لایه های شامل کپی سایه و سفید و معکوس پس زمینه هستند، لایه های رنگی متفاوت، روشن و خاموش کردن کانال ها و حالت ترکیب لایه ها را آزمایش کنید…
اگر نورپردازی نامناسب باشد ممکن است شما نیاز داشته باشید که برای هر بخش از مدار روش مختلفی را استفاده کنید. یک بخش از قسمتی که می خواهید روی آن کار کنید را انتخاب کنید، یک لایه شفاف بسازید و انتخاب را روی آن قرار دهید. تمام بخش ها باید از درون شفافیت (همان طور که لایه ها را می سازید) واضح و مشخص باشند. اگر این روند برای شما بسیار، زمانبر بود، نقطه گذاری دستی حفره ها احتمالاً سریع تر باشد.
هرگونه باقی مانده مسیری که دیده می شود را پیدا و حذف کنید. الآن، نقاط باقی مانده نماینده اتصال خود روی مدار هستند. علامت های هم ترازی را در صورت استفاده در لایه کپی کنید، از فایل جدید با فرمت.png کپی بگیرید و ذخیره کنید. آن را متناسب نام گذاری کنید. (برای مثال solder-side-holes.png). در نهایت، تمام لایه های اولیه به غیر از لایه ای که حفره های نجات یافته را نشان می دهد را حذف کنید.
گام پنجم: دور حفره های سطح زمینه دایره بکشید
زمانی که این در حالت centre-line استفاده می شود، Autotrace پدهای مسیر PCB را به حلقه های کوچک تبدیل می کند. این ها لازم است که پاک شوند. از آنجایی که ما سطح زمینه را می خواهیم حذف کنیم، لازم است که به روشی محل اتصال آن ها را تشخیص دهیم، پس دایره کشیدن دور آن ها به نظر راه حل مناسبی برای این کار می رسد. یک راه دستی برای این کار هست.
یک قلم مو جدید بسازید. این کار را با ساخت یک عکس جدید انجام دهید (File > New > height 64 width 64 > advanced options > fill with transparency).
Elipse tool (toolbox، ردیف بالا، آیکون دوم) و نسبت ابعاد آن را ۱:۱ تنظیم کنید.
یک دایره در عکس جدید بکشید تا دقیقاً جعبه را پر کند.
اندازه دایره را به اندازه ۵ پیکسل کاهش دهید (Select > shrink)
دایره را با edit > stroke selection استروک[۲] کنید و از خطی به اندازه ۷ یا ۸ پیکسل استفاده کنید.
با افزونه.gbr فایل را ذخیره کنید. در لینوکس ~/.gimp-2.6/brushes تنظیمات اولیه صدور مناسب است.
بهتر است برای انجام این کار از قلم مو x و + در حین این کار استفاده کنید
Gimp را مجدداً راه اندازی کنید.
اکنون، فایلی که مشغول کار بر روی آن هستید را باز کنید و یک لایه شفاف بسازید. مطمئن شوید که شما مشغول کار بر روی این لایه هستید و از قلم مو جدیدتان برای نقطه گذاری یک دایره در اطراف هر حفره که از طریق سطح زمینه پوشیده شده است، استفاده کنید. نقاط چندگانه یا ناخوشایند را با کشیدن یک مستطیل یا انتخاب آزاد دور آن ها و stroke selection را همان طور که برای قلم مو ایجاد کردید انتخاب کنید. سعی کنید که لبه ها روی هم نیفتند.
علامت های هم ترازی را روی لایه کپی کنید، قابلیت دیده شدن همه چیز به غیر از دایره هایی که رسم کرده اید را خاموش، فایل را ذخیره و یک کپی را در یک png جدید ذخیره کنید.
گام ششم: حفره های آزاد را علامت گذاری کنید
یک مدار چندلایه ممکن است تعدادی پد داشته باشد که به نظر اتصالی ندارند، در این شرایط آن ها احتمالاً تعدادی را در پوششی که طرف دیگر مدار را به یک صفحه داخلی متصل می کند، از بین برده اند. شما نیاز دارید که این حفره های آزاد را به شکل متفاوتی علامت گذاری کنید تا بتوانید در ادامه آن ها را به طرف دیگر مدار مرتبط کنید. این لایه های داخلی معمولاً برای زمین و صفحه پاور استفاده می شوند، پس دنبال کردن آن ها پس از انجام تمام کارهای دیگر نباید چندان سخت باشد
یک قلم مو دیگر در حالت متقاطع ایجاد کنید-از راهنما برای این کار کمک بگیرید. شاید لازم باشد که شما یک شکل x و یک شکل + ایجاد کنید که توانایی تعویض دارند.
روندی که برای دایره کشیدن دور حفره های سطح زمینه استفاده کردید را تکرار کنید، فقط در این شرایط تنها یک x یا + روی حفره های آزاد قرار دهید. اینگونه، مرکز علامت همچنان جایی که حفره می رود را نشان می دهد. من این قلم موها را با انتخاب های مثلثی و مستطیلی در یک بوم ۶۴ پیکسل مربعی ساختم و لبه های خارجی را پاک کردم. البته، من متوجه شدم که شما احتمالاً می توانید از یک متن x و + استفاده کنید. یک انتخاب دایره ای اطراف x به اندازه طول و عرض بوم قرار دهید، انتخاب را معکوس کنید و انتهای دسته ها را حذف کنید تا نسبت به + نامتناسب نباشد.
علامت های هم ترازی را در لایه کپی کنید و یک فایل.png جدید از آن ذخیره کنید.
گام هفتم: حذف کردن سطح زمینه
به علت هدف یک طرح، تفاوت زیادی بین سطح زمینه و زیرلایه[۳] نیست. از آنجایی که شما حفره های آزاد را علامت گذاری کرده اید، آنها را می توانید حذف هم بکنید.
توجه کنید که اگر شما با یک مدار ۴ لایه سروکار دارید، لایه های داخلی احتمالاً لایه زمین و پاور هستند. هر حفره درونی که به نظر به چیزی متصل نیست، احتمالاً به پاور متصل است، البته، هیچ راهی برای تضمین این وجود ندارد، زیرا ممکن است مسیرهایی مخفی درون مدار باشد. امیدوارم که شما بتوانید در آخر این مشکل را به کمک تست کننده تداوم حل کنید.
از ابزار انتخاب فازی[۴] برای انتخاب هر منطقه از سطح زمینه استفاده کنید. شما می توانید از انتخاب های فازی، اضافه فازی و تقاطع فازی نیز استفاده کنید. اگر انتخاب فازی بیش از حد ناهموار است، از ابزار انتخاب دایره ای، مستطیلی و انتخاب آزاد استفاده کنید. آسان ترین راه استفاده از ابزار انتخاب آزاد با ایجادکردن یک سری از خطوط مستقیم با کلیک و جابجایی است.
وقتی شما روی نقطه اول دوباره کلیک کنید، انتخاب بسته می شود. قبل از آن، شما می توانید کلیک کرده و هر نقشی که انتخاب کردید را حرکت دهید. شما همچنین می توانید به صورت دستی رسم کنید که البته من این را بیش از حد ناهموار می دانم. انتخاب را به اندازه یک یا دو پیکسل بزرگ کنید (اگر می خواهید فاصله بین راه ها زیاد باشد، انتخاب را بزرگتر کنید) تا مطمئن شوید که هیچ جزئی از دست نرفته است- این همچنین اطراف لبه ها را نیز کمی صاف می کند (Select > Grow) و انتخاب را در یک کانال ذخیره می کند (برای زمانی که خواستید دوباره روی آن کار یا از ابتدا شروع کنید). هرچند، مطمئن شوید که هیچ جزئی از راه را خراب نکنید. Delete را فشار دهید تا انتخاب را پاک کند.
برای هر سطح زمینه و حفره آزاد این کار را تکرار کنید تا زمانی که همه آن ها تمیز شده باشند.
گام هشتم: مناطق رنگی
من مناطق بزرگ رنگی را مشکل سازترین بخش کار می دانم.
اول، شما نیاز به روشی برای دیدن از درون رنگ نیاز دارید.
تصویر را روی یک لایه جدید کپی کرده و سپس آن را خالی کنید. Luminosity را انتخاب کنید. الآن شما احتمالاً مقداری از جزییات دقیق را می بینید. می توانید با تغییر حالت ترکیب صفحه، کمی جزییات بیشتری بیافزایید- من حالت burn را بسیار مناسب یافتم. روشنی لایه[۵] را تنظیم کنید (Colours > Hue-Saturation) تا جزییات بیشتری به دست آید (این مؤثرتر از استفاده از کنتراست یا نور است). مطمئن شوید که لایه ای که روی آن کار می کنید فعال است. هر زیرلایه و سطح زمینه رنگی ای که می خواهید حذف کنید را انتخاب کنید. این انتخاب را در یک کانال ذخیره کرده و آن ها را حذف کنید. شاید لازم باشد که از ابزار کلون[۶] برای رنگ کردن راه ها بر روی برخی مناطق استفاده کنید، هرچند مراقب باشد که راه هایی که وجود ندارند را رنگ نکنید!
همچنین من متوجه شدم که یک نمای بسیار واضح اما کمی ناهموار در لبه ها از جزییات مناطق رنگ شده با استفاده از تجزیه به HSV (Colours > Components > Decompose > HSV) و نمایش لایه اشباع قابل دستیابی است. این بهتر است به صورت یک لایه به تصویر اصلی اضافه و با نور، چرخش و حالت های مختلف بررسی شود.
احتمالاً آسان ترین راه برای انتخاب کردن استفاده از ابزار انتخاب دستی به جای ابزار فازی است. شخصاً ساده ترین راه را انتخاب کل منطقه و جداسازی اجزای مورد نیاز می دانم. همیشه اطمینان حاصل کنید که لایه ای که مشغول به کار بر روی آن هستید فعال باشد، نه لایه ای که شما برای دیدن جزییات استفاده می کنید، در غیر این صورت تمام تلاش های شما از دست می رود.
گام نهم: مسیرها را تمیز کنید
الآن تصویر آماده پردازش با autotrace است.
شما نیاز دارید که مسیرهایتان تمیز، صاف و با رنگی خالص باشند، در غیر این صورت autotrace جزییات فراوانی را پیدا می کند که شما نیازی به آن ها ندارید یا حتی اصلاً آن ها را ندیده بودید (حساسیت برنامه کمی زیاد است).
من ساعات بسیاری مشغول به انتخاب کردن مناطق مسیرها یا زیرلایه ها با ابزار انتخاب فازی و استفاده از روشی برای صاف کردن لبه ها گذراندم. متوجه شدم که هر روشی که لبه ها را برای من صاف می کند همچنین باعث گرد شدن گوشه ها و انتهای مسیرها را خراب می کند. ایده آن بود که من در ادامه با استفاده از ابزار bucket fill مسیرها و زیرلایه ها را هموار کنم.
بهترین راه برای حذف جزییات ناخواسته، استفاده از یک برنامه دیگر برای ردیابی است. من از inkscape استفاده می کنم که متأسفانه از قابلیت centre line tracing بهره نمی برد. البته در ابتدا مقداری تمیز کردن باید انجام شود.
جزییات را با استفاده از ابزار selective gaussian blur تمیز می کنیم (Filters > Blur > Selective Gaussian Blur). وظیفه این ابزار تارکردن است که محدود به مناطق کنتراست بالا یا محدوده هایی که در درون یک بخش کنتراست بالا هستند، است. شما همچنین می توانید از ابزار wavelet decompose و حذف لایه بالایی (جزییات بالا) استفاده کنید، هرچند این کار ممکن است باعث حذف جزییاتی که لازم دارید شود.
من از شعاع بالای ۳۰ پیکسل و دلتای حداکثر ۲۹ استفاده می کنم. این ارقام به احتمال زیاد برای شما متفاوت خواهد بود. من این ها را با تنظیم blur radius بسیار بالا، افزایش دلتا تا زمان نابودی تمام جزییات، کاهش آن تا زمانی که بتوانم مسیرها را واضح ببینم انجام دادم و سپس کاهش blur radius به سطح معمولی انجام دادم. الآن شما باید هرگونه مسدودیت را در مسیرها که تار شده است را پیدا کنید.
از ابزار eyedropper (toolbox، ردیف دوم و ایکون سوم از سمت چپ) برای انتخاب رنگ میانگین از مناطق باقی مانده از زیرلایه استفاده کنید. اگر نورپردازی مناسب نیست، یکی از مناطق روشن تر را انتخاب کنید (نه روشن ترین). چند پیکسل برای eyedropper انتخاب کنید. این، رنگ پیش زمینه[۷] را انتخاب می کند.
یک لایه جدید بسازید، آن را تنظیم کنید تا با رنگ پیش زمینه پر شود، سپس آن را به زیر لایه ای که مشغول کار بر روی آن هستید، ببرید. بخش بزرگی از زیرلایه الآن باید غیرقابل تشخیص از پس زمینه جدید باشد.
یک لایه جدید از visible بسازید. بهتر است که این لایه را به عنوان یک عکس جدید ذخیره کنید.
در این زمان، من متوجه شدم که می توانم گسترش کوچکی به علت انحراف نوری[۸] در لبه های برخی از مسیرها که بسیار به هم نزدیک اند ببینم، پس من راهنماها را در امتداد آن ها قرار دادم و از یک قلم مو نرم و کوچک برای رنگ کردن پس زمینه در کنار آن ها استفاده کردم.
همچنین، من حفره های مسیرها را به رنگ مسیرها درآوردم، اما مطمئن نیستم که این عمل نیاز باشد-شاید تنها حذف کردن نقطه حفره در میانه کافی باشد.
هر گونه تمیزکاری دیگر را به صورت دستی انجام دهید. نگران علامت های رنگی بر روی مسیرهای واقعی یا علامت های تاریک روی زیرلایه نباشید، زیر آن ها در ادامه از بین خواهند رفت.
گام دهم: معکوس کردن
احتمالاً شما دارای مسیرهایی با رنگ روشن بر روی پس زمینه ای با رنگ تاریک هستید. چیزی که autotrace نیاز دارد مسیرهایی تاریک بر روی پس زمینه ای روشن است.
اشباع تصویر را کاهش دهید، به عبارت دیگر آن را به مقیاس خاکستری ببرید (Colours > Desaturate > Luminosity (هر چیزی که بهترین نتیجه را دارد)). در ادامه، تصویر را معکوس کنید (Colours > Value Invert).
اگر الآن شما تصویر کاملاً واضح، با نورپردازی مناسب و فوکوسی یکنواخت دارید، کافی است و می توانید به گام بعدی بروید در غیر این صورت ادامه دهید…
شما باید هر گونه جزییات را بر روی پس زمینه (که الآن خاکستری روشن یا چیزی مایل به رنگ سفید است) رایت کنید و هر گونه جزییات روی مسیرها (که الآن خاکستری تاریک یا چیزی مایل به سیاه هستند) را تاریک کنید. اگر تصویر شما نورپردازی خوبی نداشته باشد، باید در مراحل مختلف کار کنید.
برای این کار، شما باید نقاط سیاه و سفید تازه ای برای این تصویر تنظیم کنید. اگر منطقه ای دارید که از بقیه بسیار متفاوت است، آن را با یک انتخاب بزرگ ایزوله کنید. انتخاب را با مقدار زیادی مانند ۵۰ تا ۱۰۰ پیکسل feather کنید (Select > Feather) اول روی این کار کنید تا مانند بقیه مدار شود.
سطح دیالوگ[۹] را مشخص کنید (Colours > Levels). نزدیک به پایین دیالوگ، دکمه ای به نام auto و ۳ دکمه eye dropper وجود دارد. دکمه های eye dropper برای تنظیم سطح رنگ های سیاه، سفید و خاکستری هستند. برای تعیین سطح رنگ سفید روی dropper کلیک کنید، سپس بر روی منطقه اولیه زیرلایه (اگر قابل دیدن هستند) کلیک کنید. این مناطق کمی تاریک تر از مناطق دیگر هستند. از تاریک ترین منطقه استفاده نکنید زیرا ممکن است بیش از حد شبیه به روشن ترین منطقه مسیر باشد. بر روی dropper برای سطح رنگ سیاه کلیک کنید و روی منطقه ای از مسیرها که روشن تر از بقیه است کلیک کنید (اگر بتوانید پیدا کنید).
از روشن ترین نقطه استفاده نکنید زیرا ممکن است که بیش از حد شبیه تاریک ترین نقطه زیرلایه باشد. تائید کنید و تا زمانی که مسیرهایی سیاه رنگ بر روی پس زمینه ای سفید به دست آید ادامه دهید. مناطق را با دقت انتخاب کنید تا مطمئن باشید که هیچ مسیرهایی باهم تار نشوند یا درون هم نروند.
اگر در مناطقی گوشه ها نامناسب بودند، تغییرات را تا زمانی که درست شود برگردانید و روی مناطق باقی مانده مدار با انتخاب و feather کردن کار کنید.
اگر مسیری ناقص یا تار شده بود، آن را با یک قلم مو نرم ترمیم دهید.
گام یازدهم: صاف کردن لبه ها
با توجه به اینکه autotrace بیش از حد دقیق است، ممکن است که تعداد زیادی خط برای شما ایجاد کند. اگر این اتفاق برای شما نیفتاد، شما می توانید از این گام عبور کنید، در غیر این صورت ادامه دهید.
لبه های مسیر همچنان زبر به نظر می رسند. بهترین راه برای تمیز کردن آن ها ردیابی تصویر در یک ویرایشگر vector مانند inkscape است. این تعقیب را در ادامه می توان با فرمت.png صادر کرد.
در inkscape، فایلی که در گام قبلی ساختید را باز کنید. نگران قرارگیری آن در صفحه نباشید. روی تصویر کلیک کرده و آن را انتخاب کنید (فلش های سیاه رنگی اطراف آن ظاهر می شوند). دیالوگ ردیابی را باز کنید (Path > Trace Bitmap). شاید لازم باشد که شما چند باری این بخش را بررسی کنید. ابتدا قبل از آنکه به سراغ تغییرات بروید، گزینه های پیش فرض را تست کنید.
اگر روی تصویر کلیک کنید، متوجه می شوید که می توانید bitmap و ردیابی را بکشید. اصلی را پاک کنید. تصویری که الآن دارید از vector ها ساخته شده است که شما می توانید به صورت تک تک کلیک کنید و حرکت و یا تغییر شکل دهید. اگر شما با vector ها آشنایی ندارید، از فرصت استفاده کنید و آن ها را بررسی کنید. شما نیاز به یک تصویر bitmap دارید تا با آن کار کنید، پس فایل را صادر کنید (File > Export Bitmap). اکنون شما به اعداد عجیب و ترسناکی می رسید، اما شما نیازی به تغییر چیزی جز محل ذخیره و اسم فایل ندارید.
فایل را در gimp باز کنید و آن را به دقت آزمایش کنید- ممکن است نقاطی را پیدا کنید که به هم متصل یا در هم رفته اند، در این صورت آن ها را تصحیح کنید.
گام دوازدهم: AUTOTRACE
این نتیجه تمام کارهایی است که تاکنون انجام داده اید. شما الآن باید از autotrace برای تبدیل تعدادی از خط های ثابت به گروهی از خطوط قابل حرکت و قابل اتصال استفاده کنید. این ها خطوط اساسی شماتیک اولیه شما خواهند بود.
اگر از لینوکس استفاده می کنید، برای فایل هایی که شامل خطوط هستند، فرمان های زیر را اجرا کنید:
autotrace -despeckle-level 5 -centerline -line-threshold 4 -output-format svg -output-file filename.svg filename.png
گزینه های مهم:
خط مرکزی
فرمت خروجی
نام فایل خروجیمن از سطح despeckle تنظیمات برای یک فایل استفاده کردم که در inkscape ردیابی نشده بود. شما احتمالاً به این ردیابی اضافه نیاز نخواهید داشت اما این کار بی ضرر است.
متأسفانه من نمی دانم که نتیجه این کار برای یک کاربر ویندوز چگونه به نظر می رسد.
پیشنهاد می کنم که شما بخش آموزش این برنامه را مطالعه کنید. همچنین خوب است که شما این کار را با جایگزین های مختلفی بررسی کنید. دلیل مهم و اصلی برای استفاده از autotrace به جای هر برنامه ردیابی دیگر، گزینه centerline است که یک خط bezier را در مرکز هر منطقه قرار می دهد (به جای ردیابی اطراف آن).
هر مرحله را در inkscape اجرا کنید تا نتیجه دلخواهتان را بیابید و تمام نتایج دیگر را حذف کنید. نسخه دستوری که استفاده کرده اید را جایی ضبط کنید. یک لایه به شماتیک اضافه کنید و تصویر حفره ها را در آن قرار دهید. تصویر حفره ها را انتخاب کنید و اندازه آن را جوری تغییر دهید که نقاط در انتهای مسیرها قرار بگیرند. فایل را ذخیره کنید. از ابزارهای break apart و snap together برای ترمیم هر بخش از مسیر که اشتباه بوده، استفاده کنید. فایل را ذخیره کنید.
گام سیزدهم: بخش قطعات
اکنون، با روش بسیار ساده ای روبه رو می شویم که البته در بخش قطعات یک لایه اضافه پیچیدگی به نام قطعات موجود است.
حداقل برای یک مدار SMD، جزییات برای دستکاری کل تصویر بیش از حد خوب است که قابل استفاده باشد، پس شما نیاز دارید که کارهای زیادی را به صورت دستی انجام دهید. به احتمال زیاد شما نیازمند مدار اصلی برای استفاده دستی، یک ذره بین و یک تست کننده تداوم نیاز دارید.
تصویری که برای بخش قطعات انتخاب کردید را باز کنید و آن را به عنوان یک فایل.xcf با یک اسم مرتبط ذخیره کنید.
تصویری که شما از تمام حفره ها ساخته اید را به عنوان یک لایه باز کنید.
اطمینان حاصل کنید که لایه بخش قطعات انتخاب شده باشد، از ابزار scale، rotate و perspective برای تنظیم استفاده کنید تا حفره هایی که می بینید با حفره های بخش لحیم مطابقت پیدا کنند. ممکن است که این دو دقیقاً مطابقت پیدا نکنند، مدار من کمی خم شده بود پس ترازهای من کمی خارج از مرکز بود.
شما نیاز دارید که یک تصویر از قطعات، یک تصویر از مسیرها و تصویرهایی از حفره های خاص ایجاد کنید.
اگر می خواهید شناسه های قطعات را رو مدار جدا کنید، الآن وقت آن است. بر روی مربع کوچک قرمز در گوشه پنجره تصویر اصلی کلیک کنید تا quick mask فعال شود-تصویر با رنگ قرمز شفاف پر می شود. برای پاک کردن ماسک از نوشته ها سفید رنگ کنید. این کار را فقط در block ها انجام دهید، تلاش نکنید تا خطوط حروف را دنبال کنید. با انتخاب دوباره quick mask، بخش هایی که رنگ شده انتخاب می شوند و در یک لایه شفاف جدید قرار می گیرند. از تکنیک سطح ها که برای نمایان ساختن مسیرها استفاده شد، استفاده کنید، متن و منطقه مسیرها (با توجه به روشن تر بودن مسیرها نسبت به زیرلایه) برای نقاط سیاه و سفید را انتخاب کنید. هر جزیی که از بین رفته را اضافه کنید.
گام چهاردهم: پر کردن زیرلایه
در تصویر من، همه چیز کمی تار بود، پس من تصمیم گرفتم که زیرلایه را اول رنگ کنم. این کار باعث می شود که مسیرها راحت تر دنبال و قطعات واضح تر شوند. همچنین، این کمک می کند که مناطقی که در سایه بودند واضح شوند. اگر تصویر شما وضوح بالایی داشته باشد، شما احتمالاً می توانید از ابزار bucket fill استفاده کنید (با تنظیم آن بر fill similar colors)، اما من بعد از چند بار استفاده از این روش تصمیم گرفتم که انتخاب های دستی انجام دهم و آن ها را پر کنم که همچنین مارک های رنگی را نیز از بین می برد.
اول از همه، یک لایه شفاف برای کار کردن روی آن بسازید.
از آنجایی که بخش بزرگی از مدار من در بخش های مربعی یا مستطیلی است، روشی که من استفاده کردم این بود که از ابزار مستطیلی برای انتخاب منطقه ای از زیرلایه شامل پدها و یک یا چند قطعه داخل آن بهره بردم. سپس من قطعات، پدها و مسیرها را از انتخاب خارج کردم. من از ابزار دایره و انتخاب آزادانه هرجا که لازم بود استفاده کردم.
سپس به کمک ابزار bucket tool (تنظیم شده به حالت fill whole selection) تمام منطقه را با رنگ سیاه پر کردم. با استفاده از روش layer rotation و راهنماها مناطق مورب را انتخاب کردم. اگر این کار را انجام می دهید، شما باید انتخاب را در یک کانال ذخیره کنید و آن را قبل از چرخش تمیز کنید. شما در ادامه می توانید کانال را به یک انتخاب تبدیل کنید و آن را بچرخانید تا مطابقت پیدا کند. اگر دستان بدون لرزشی دارید، می توانید این مناطق را با ابزار قلم مو رنگ کنید.
از مناسب ترین ابزار انتخاب برای مدار استفاده کنید. نگران لبه های خارج از مسیر اگر کمی ناهنجار بودند نباشید، البته تلاش نکنید که شماتیک مدار را در این مرحله تغییر دهید، زیر ممکن است که در ادامه باعث سردرگمی بشود.
اگر تصویر خوبی داشته باشید، احتمالاً نیازی به انجام این کارها نخواهید داشت.
گام پانزدهم: ایزوله کردن قطعات
شما بالاخره نیازمند جابه جایی قطعات با نمادهایشان خواهید شد، اما الآن باید آن ها در یک تصویر مخصوص به خودشان ایزوله کنید.
ساده ترین راه برای انجام این کار برای SMD ها ابزارهای انتخاب دایره ای و مستطیلی هستند، البته شما ممکن است استفاده از quick mask و قلم مو را بهتر بیابید.
انتخاب را معکوس کنید، آن را کپی و در یک لایه شفاف قرار دهید. این لایه را به عنوان یا فایل.png جدید ذخیره کنید. انتخاب را در یک کانال ذخیره کرده و انتخاب را از تصویر پایه حذف کنید.
سعی کنید مسیرهایی که زیر قطعات مخفی شده اند را کشف کنید و آن ها را با استفاده از رنگی که برای سایر مسیرها استفاده می کردید رنگ کنید. در اینجا تست کننده تداوم مفید واقع می شود. مدارک مورد نیاز برای قطعات را پیدا کنید، مدارهای نمونه در این جا ممکن است کاربردی باشند. از راهنماها برای کمک استفاده کنید و به کمک انتخاب و bucket fill رنگ کنید (اگر با رنگ کردن معمولی راحت نیستید). از ابزار eyedropper برای انتخاب رنگ استفاده کنید. شاید لازم باشد که از یک ذره بین و مدار اصلی برای تشخیص جایی که مسیرها می روند، استفاده شود.
یک لایه سیاه جدید ایجاد کنید و آن را زیر لایه قطعات قرار دهید. این باید تمام فضاهایی که قطعات بوده اند را با رنگ سیاه پر کند.
بر روی مدار من، بخش قطعات همچنین دارای سطح زمینه قابل توجهی بود که من حذفشان کردم.
به صورت اختیاری، از تکنیک levels که در توضیح داده شده استفاده کنید تا مسیرها را به رنگ سفید خالص درآورید. من فواید و مضراتی در این روش پیدا کردم.
گام شانزدهم: ترکیب کردن دو بخش
Inkscape را اجرا و تصویری از مسیرهای بخش قطعات را باز کنید. یک لایه جدید بسازید و این تصویر را cut کرده و در یک لایه جدید قرار دهید. لایه جدید دیگری بسازید، ردیابی ای که قبلاً از بخش لحیم ساخته بودید را باز و کپی کنید. آن را در لایه جدید قرار دهید. ردیابی را ببندید. تصویری که از حفره ها ساخته اید را باز کنید، آن را کپی کرده و در لایه جدید قرار دهید، سپس آن را ببندید. شاید بخواهید این کار را برای تصویر قطعات، دایره های حفره های سطح زمینه، علامت های بدون حفره و تصویر کامل بخش قطعات نیز انجام دهیم، اگر بخواهید که این ها را برای راهنمایی های اضافه استفاده کنید. من همچنین یک تصویر از مسیرهای بخش لحیم نیز اضافه کردم تا مطمئن شوم که ردیابی اولیه درست است.
Layers dialogue را باز کنید و ترتیب لایه ها را تغییر دهید تا تصویر اولیه در پایین، سپس تصویر قطعات، تصویر مسیرهای بخش قطعات، تصویر حفره ها و در آخر ردیابی ها قرار گیرند. از فلش های مقیاس گذاری برای هر لایه استفاده کنید (کلیک کنید تا تصویر انتخاب شود) تا همه تصاویر متناظر شوند. از حفره ها برای کمک راهنمایی استفاده کنید، شاید لازم باشد که نسبت ابعاد را در تنظیمات روی آزاد قرار دهید (برای دستکاری ها).
شفافیت را جوری تنظیم کنید که تصویری حاصل نشان دهد چه چیزی به کجا متصل شده است.
از ابزار Bezier استفاده کنید، برای هر مسیر یک خط را دنبال کنید. این کار آسان تر خواهد بود اگر شما زیرلایه را قبلاً پر کرده باشید. هر دفعه که خواستید تغییر جهت بدهید کلیک کنید-این یک گره به خط اضافه می کند. برای تمام کردن خط دوبار کلیک کنید.
احتمالاً لازم شود که لایه های تصویری دیگر متناسب با کار کردن شما فعال یا غیر فعال شوند تا بتوانید پیشرفتتان را بررسی و از درستی ردیابی اطمینان حاصل کنید.
شما نیاز دارید که دو ردیابی را ترکیب کنید. به Edit > Select All in All Layers سپس Path > Combine بروید. این به شما اجازه می دهد تا چند path را انتخاب کنید. به Edit > Deselect بروید.
Inkscape ابزاری برای متصل کردن پایان خطوط دارد. از ابزار edit استفاده کنید. برای هر جایی که پیدا می کنید که در آن یک مسیر در بالای مدار از درون به پایین مدار متصل می شود، کانکتور را در انتهای هر یک انتخاب کنید، shift و کلیک را در انتهای دیگر فشار دهید. الآن هردو باید دارای گره هایی رنگی در انتها و در زمانی که انتخاب می شوند داشته باشند. سپس آیکون snap together را فشار دهید. هر انتهای مسیری که باقی مانده به احتمال زیاد به سطح زمینه یا سطح درونی متصل می شود که ممکن است زمین، پاور یا بخشی مسیری باشد. از لایه های دیگر برای بررسی هر چیزی که پاسخی نداشت، کمک بگیرید.
در آخر، تمام لایه ها را به غیر از ردیابی حذف کنید. فایل را به صورت postscript (.ps) ذخیره کنید. دلیل این کار این است که dia مشکلی در صدور فرمت.svg دارد و یک مرحله میانی برای ساخت فرمتی قابل استفاده برای آن لازم است. در این شرایط فرمت مورد نظر xfig است.
گام هفدهم: اضافه کردن نمادهای قطعات
از برنامه pstoedit با اپشن های زیر استفاده کنید:
pstoedit -f fig inputfile.ps outputfile.fig
امکان این وجود دارد که یک شماتیک فرمت فایل خروجی ایجاد کرد، اما در این حالت اضافه کردن قطعات بسیار دشوار است.
از dia برای باز کردن فایل.fig که تازه ساخته اید استفاده کنید. Dia برنامه بسیار مناسبی است که بازه گسترده ای از اشیا را دربر می گیرد که می توان آن ها را به خطوط چسباند، چیزی مثل MS Autoshapes اما بسیار بهتر از آن. اگر شما از visio استفاده کرده باشید، احتمالاً با dia نیز راحت خواهید بود. گروه مدار را انتخاب کنید. از تصویر قطعات به عنوان کمک استفاده کنید و نمادها را جایگزین آن ها کنید. برای نمادهای بیشتر به سایت dia مراجعه کنید.
من از نماد لامپ برای نشان دادن اتصالات ناشناخته استفاده کردم (آن هایی که به یک حفره آزاد در بخش لحیم متصل اند). این ها می توانند در ادامه با رنگ های متناسب پر شوند.
Dia یک ابزار متن دارد. اگر شما متی را به یک شکل بچسبانید، آن متن با شکل حرکت می کند. شما همچنین می توانید آن را به خطوطی که در آنجا شما نقطه اتصالی می بینید، وصل کنید. در این روش بهتر است که شناسه هایی اضافه شود.
شما می توانید نمادهای جدیدی با استفاده از dia بسازید. نمادها را به عنوان نمودار بسازید و آن ها را به عنوان فایل.shape صادر کنید. این فایل ها به سادگی در یک ویرایشگر متن قابل ویرایش هستند (برای حذف نقاط اتصال اضافه و تغییر موقعیت خطوط).
بخش بزررگی از اطلاعات چیپ ها و ترانزیستورها در اینترنت قابل دستیابی است. البته ممکن است که شما برای پیدا کردن بعضی از آن ها نیاز به جست و جو داشته باشید. یک mystery box ایجاد کنید و هر دستگاه ناشناخته ای را در آنجا قرار دهید. ممکن است که شما زمانی متوجه چیستی آنان بشوید که رسم[۱۰] را به یک شماتیک تبدیل کرده اید.
گام هجدهم: ترتیب دادن دوباره
اگر همه چیز خوب پیش رود، شما الآن باید یک رسم vector برای همه مسیرها به همراه نمادها داشته باشید. نکته فوق العاده در مورد vector ها توانایی جابه جایی آن هاست و این همان راهی است که شما با استفاده از آن چیزی که در واقع تصویری از مسیرهای روی مدار است را به یک شماتیک تبدیل می کنید.
ممکن است شماتیک حداقل چند ارتباط با شماتیک اصلی داشته باشد، پس حواستان جمع باشد که اجزا را جا به جا کنید.
با حرکت دادن گروه های واضح قطعات در مناطقی با کمی فضا در اطراف آن ها شروع کنید. به صورت دلخواه، خطوطی که ردیابی کرده اید را با خطوط زیگزاگ جایگزین کنید. این ها منحصراً از بخش های افقی و عمودی تشکیل شده اند و برای این کار ایده آل هستند.
اگر شما عادت کرده اید که نمودار مدار دارای نقطه ای برای نمایش اتصالات باشد، شما امکان اضافه کردن خطوط اضافه به جای آنان را دارید یا می توانید شیوه جدیدتر استفاده نکردن از آن ها را در پیش بگیرید. در این حالت، خطوط متقاطع فقط عبور کرده اند و متصل نیستند. اگر یک اتصال نشان داده شود آن ها جبران می شوند.
قطعات را در هر گروه جوری مرتب کنید که منطقی به نظر بیایند.
کارتان را در رسم ادامه دهید و در حین جداسازی قطعات، خطوط را نیز جایگزین کنید.
در یک مقیاس عمومی تر مرتب کنید تا بیشتر اتصالات بین گروه ها در جایی عقلانی باشند و تعداد عبور از روی همدیگرها و رفتن از یک سمت مدار به سمت دیگر در حداقل باشد.
زمانی که شما از محل قرارگیری همه چیز رضایت پیدا کردید، نقاط اضافی را از خطوط حذف و گوشه ها را تیز کنید.
مسیر عبور پاور را در درون مدار بررسی کنید تا منطقی بودن اتصالات vcc یا vdd فرضی مشخص شود. نتایج به دست آمده از مولتی متر در مدار ساخته شده را با مدار اصلی مقایسه کنید. هرگونه مسیر لایه های داخلی را چک کنید.
فراموش نکنید، برخی از مسیرها که در هر دو طرف مدار متصل شده اند، ممکن است که به یک سطح یا مسیر درون مدار متصل باشند. اگر در مدار حالت عجیبی وجود دارد، ممکن است به علت وجود اتصالی از نوع بالا باشد که از چشم شما مخفی مانده است.
منبع : http://hidaloelectronic.ir